کربلا در کربلا میماند اگر زینب نبود
عالمه غیر معلمهاش میخواندند همو که از کودکی درس توحید در کلاس پدر از بر میکرد. عقیله نیز به او میگفتند، چرا که بانوی خردمند بنیهاشم بود و همگان بدان معترف.
از بعدازظهر عاشورا، که خون خدا آخرین وداع را با حرم انجام داد، و پس از بازگشت ذوالجناح بدون امام به خیمه، ابعاد متکثر وجود مبارک زینب سلام الله علیها یکی پس از دیگری رخ مینمایاند.
بانوی پرورش یافته در مکتب امیرالمومنین و صدیقه طاهره، علیهما السلام، لحظه به لحظه پس از شهادت امام و یارانش را مدیریت و راهبری میکند. از حفاظت از جان امام زمانش، تا نگهداری و مراقبت از اطفال سرگردان در بیابان، تا دلداری به زنان و مادران و داغدیده، تا صبوری بر همجواری با قاری کلام خدا بر نی، تا به جا آوردن نافله شب در اوج خستگی و فشار مصیبت، تا ایستادگی در مقابل یاوه گویان نامه فرستاده، تا ابلاغ رسالت حسین علیه السلام به مردم کوفه و شام با بلیغترین زبان، که یادآور خطبههای علوی بود برای مردمی که هنوز صدای علی علیه السلام را فراموش نکرده بودند...
اینها همه زینب بود، همو که اباعبدالله، امام زمانش، از او خواسته بود در نافله شب دعایش کند...